انجمن بیماران آی بی اس، سندرم روده تحریک پذیر http://ibsgroup.ir/froum/ |
|
انسان شناسي http://ibsgroup.ir/froum/viewtopic.php?f=54&t=669 |
صفحه 1 از 4 |
نویسنده: | آشنا [ دوشنبه آبان 5, 93 1:00 pm ] |
عنوان پست: | انسان شناسي |
انسان چگونه فكر مي كند؟ چگونه تصميم مي گيرد؟ چگونه انتخاب مي كند؟ چرا توجيه مي كند؟ چگونه شخصيتش شكل مي گيرد؟ اينها موضاعاتي هستند كه دوست دارم شنيده ها و مطالعه ات خود را در اينجا ثبت كنم. تا بقول تولستوی " آن عصای جادوئی بهمن واگذار شده، این منم که باید چگونگی استفاده از آن را بدانم." براي استفاده درست از اين عصاي جادويي ، بايد بدانم كه اين عصا چطور كار مي كند؟ لطفا شما نيز همراهي فرمائيد. |
نویسنده: | آشنا [ دوشنبه آبان 5, 93 1:04 pm ] |
عنوان پست: | با چه معياري اطرافيان مان را دوست داريم؟ |
- ما، آدمیان را بیشتر به سبب خوبیهایی که خود، در حقشان کردهایم، دوست میداریم، تا به سبب خوبیهایی که آنان در حق ما کردهاند. - در زندگی وضعی نیست که انسان نتواند به آن خو بگیرد، به ویژه هنگامی که ببیند همه اطرافیانش آن را پذیرفته اند. تولستوی |
نویسنده: | آرش [ شنبه آبان 10, 93 2:00 pm ] |
عنوان پست: | انسان ها از خلاقیت می ترسند! |
آيا جوامع انساني بر مبناي ايده هاي نو و افكار متفاوت افراد خلاق به رونق و پيشرفت مي رسد؟ پاسخ بيشتر ما به اين پرسش مثبت است. اما یک تحقیق نشان داده با اين كه بسياري از افراد در ظاهر مي گويند براي خلاقيت ارزش قايلند و حتي از كساني در بين خودشان كه تخيل بيشتري دارند تعريف مي كنند اما اين از ته دل نيست. دليلي كه محققان مي آورند اين است كه افراد مايل نيستند با مخاطرات همراه با ابداعات مواجه شوند. در واقع براساس يك قانون عام، ما انسان ها نامشخص بودن، بلاتكليفي و عدم قطعيت را دوست نداريم و اين موضوعات ما را مضطرب مي كند. به طوركلي جهان مكان بسيار مبهمي است و بنابراين ما به سختي تلاش مي كنيم تا جايي كه مي توانيم از ابهامات بكاهيم. اين كار را هم با تكرار انتخاب هاي هميشگي و انتخاب هايي كه وضع موجود را حفظ مي كنند انجام مي دهيم. از طرف ديگر خلاقيت مستلزم تازگي و خيال پردازي درباره امكانات يا احتمالات جديد است. همچنين لازمه خلاقيت ارايه تركيبي نو از عناصر است كه اين تركيب تقريباً آزمايش نشده و آزمايش نشده هم نامشخص و ترس آور است. اين شرايط ممكن است ما را به طور بالقوه دست پاچه و شرمسار كند چراكه هرگز تضميني براي موفقيت وجود ندارد. يك نمونه از تناقض بين حرف و عمل را مي توان در سازمان ها، نهادها و افراد تصميم گير مشاهده كرد. آنها با اين كه ادعا مي كنند خلاقيت برايشان مهم است ولي اغلب ايده هاي خلاق را رد مي كنند. بسياري از معلمان هم دوست ندارند كه دانش آموزان كنجكاوي نشان دهند يا تفكر خلاق داشته باشند. حتي اگر خلاقيت به عنوان يكي از اهداف مهم آموزش و پرورش مطرح شود. اگر هم معلمي به طور دايم روش ها و كارهاي خلاقانه دانش آموزي را خنثي مي كند ممكن نيست كه او بتواند در مقابلش استقامت كند مخصوصاً اگر چنين دانش آموزي در سنين كودكي باشد. در عوض دانش آموز ممكن است بياموزد افكار خلاقانه اش را پيش از اين كه به طور كامل شكل بگيرد متوقف كند تا مبادا به دردسر بيفتد يا حرف اشتباهی بزند و كار اشتباهي از او سر بزند. به اين ترتيب فرد ممكن است به طور همه جانبه شخصيتي ضد خلاقيت پيدا كند و حتي نسبت به آن دچار تعصب شود اين در حالي است كه به احتمال زياد از نگرش منفي خود به خلاقيت هم ناآگاه است. یک تحقيق نشان داده ما ممكن است به طور ناخودآگاه در مقابل عقايد خلاق تعصب نشان دهيم كه خيلي شبيه به نژادپرستي يا ترس هاي رواني است. دانشمندان براي انجام تحقيق خود از تستي موسوم به IAT استفاده كرده اند. آنها تاكنون با اين تست شيوع ناخودآگاه تعصبات در زمينه هايي مثل نژاد، جنس، سن و بيماري رواني و ناتواني را بررسي كرده اند و حالا اين تست را در رابطه با خلاقيت كه تاكنون نيازي به آزمايش آن احساس نمي شد هم به كار بسته اند. آنها به اين ترتيب نتيجه گرفتند كه نوآوري هيچگاه به وسيله جامعه مورد استقبال قرار نگرفته. اين نتيجه خود محققان را نيز حيرت زده كرده است. برگرفته از سایت 020 |
نویسنده: | آرش [ دوشنبه آبان 12, 93 12:43 pm ] |
عنوان پست: | گفتوگوي انسان |
خيلي وقتها گرچه 2 نفر به ظاهر با يكديگر گفتوگو ميكنند اما در واقع هريك مسير فكري جداگانهاي دارند و حرف خود را ميزنند. اين ويژگي در كودكان بارز است؛ در ظاهر چند کودک كنار هم هستند و بازي ميكنند اما در واقع هركس به بازي خود مشغول است و كارشان با يكديگر به سامان نميرسد. در گفتوگوهاي خود نيز يكي از ميهماني ديشب ميگويد و ديگري از تلويزيون جديدي كه خريدهاند. گفتهها در ديگري تاثيري نميگذارد زيرا شنيده نميشود. اين خودمحوري گاهي به دوران جواني و ميانسالي نيز گسترش مييابد. هركس ميكوشد حرف خود را بزند و حاضر به شنيدن نيست. در حالي كه اگر به يكديگر گوش ميسپردند، بسياري از سوءتفاهمها به وجود نميآمد. گفتوگوي يكنفره در واقع انديشيدن است. تبيين مسائل است براي خود. نوعي ارتباط بين دو نيمكره مغز است، اما گفتوگوي اجتماعي زماني معني پيدا ميكند كه دو يا چند نفر ميكوشند با ديگري ارتباط برقرار كنند و اين زماني اتفاق ميافتد كه نهتنها نيتهاي خود را بگويند، بلكه از خواستهها و ذهنيات ديگري هم باخبر شوند تا بتوانند هماهنگ باشند. گفت و شنود براي تفاهم است، براي نزديك شدن انديشهها و عواطف و براي انجام كار مشترك. كارهاي بزرگ كه به همكاري انسانها نياز داشته، فقط با گفت و شنود و ايجاد نقشه و برنامه مشترك انجام شده است. گوش نسپردن به گفته ديگري باعث ميشود گمان كند حرفش را نشنيدهاند، پس بلندتر ميگويد تا كار به فرياد برسد و مجادله درگيرد. هنر خوب شنيدن باعث دوستي و تفاهم ميشود. خيلي از اوقات ما به كسي نياز داريم كه فقط حرف ما را بشنود بيآنكه تعبيري و تفسيري و سرزنشي كند. دكتر فربد فدائي - روانپزشك، مديرگروه روانپزشكي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي - هفته نامه سلامت |
نویسنده: | آشنا [ چهارشنبه آبان 28, 93 11:47 pm ] |
عنوان پست: | شخصیت ماکیاولی |
تیپ شخصیتی «ماکیاولی» از نظریه «نیکولو ماکیاولی» فیلسوف ایتالیایی قرن پانزدهم میلادی اقتباس شده است و براساس دو دیدگاه عمده: «هدف، وسیله را توجیه میکند» و «صحبت کردن، مطابق میل مردم»، استوار میباشد. گفته میشود «ماکیاولی» در زمانهای میزیسته که شخصیتهای دروغگو، فریبکار و بیرحم، اوضاع را در کنترل خود داشتند و بهتبع، جامعه گرایش شدیدی به نیرنگ، جعل شخصیت واقعی، نقش بازیکردن و مطابق میل دیگران رفتار کردن برای رسیدن به مقصود پیدا کرده بود. بدینترتیب، نظریه او، روایتی ناخوشایند از اوضاع نابسامان روانی و اجتماعی مردم زمان خود بود و افرادی که طبق مشی «ماکیاولی» رفتار کنند، با عنوان شخصیت «ماکیاولی» شناخته میشوند. ویژگیهای شخصیت ماکیاولی - جاهطلبی: اینقبیل تیپها، جز رسیدن به امیال و آرزوهای خود، به هیچچیز دیگری فکر نمیکنند. همیشه بهترین را برای خود میخواهند و مدام بهدنبال جاه، مقام و عظمت هستند. - تفرقهافکنی: خطمشی این قبیل افراد، مطابق ضربالمثل «تفرقه بینداز و حکومت کن» است. اگر در رأس اداره یا سازمانی باشند و یا سرپرستی مکان و افرادی را برعهده داشته باشند، سعیمیکنند با اختلافافکنی میان افراد و بهکارگیری سیستم پلیسی، اوضاع را در کنترل خود بگیرند. - دورویی: رفتار دوگانه دارند؛ در مقام حرف و نظر، بهگونهای ظاهر میشوند و در مقام عمل، بهگونهای دیگر. در ظاهر، یک جور خود را نشانمیدهند و در پشت صحنه بهگونهای نامتعارف عمل میکنند. خود را خیرخواه، مثبت، خاکی، مردمی و دموکراتیک نشانمیدهند اما در نهان، خلاف آنرا عمل میکنند بهگونهای که دربارهی آنان گفته میشود: «از پشت خنجر میزنند.» - دروغگویی: دروغ برای آنان بهمثابه یک مکانیزم دفاعی در برابر دنیای بیرون است. از نظر آنان، تنها از راه دروغگویی است که میتوان به مقصود خود رسید. آنان در بهکارگیری دروغ، چنان حرفهای عمل میکنند که از نظر دیگران، صداقت جلوه میکند. - تخریبگری: این قبیل افراد، بالقوه تخریبگر هستند و همیشه سعیدارند شرایط و اوضاع را به ضرر دیگران سمپاشی کنند. درواقع یک موضع «برد- باخت» در پیش میگیرند؛ برد برای خودشان و باخت برای دیگران. - به بردگی گرفتن دیگران: به دیگران تا اندازهای پر و بال و اجازهی پیشرفت میدهند که در خدمتشان باشند و در درجهای پایینتر قراربگیرند و اگر زمانی برسد که دیگران، همسطح یا بالاتر از آنان قرارگیرند، از هر طریق ممکن، برای از میان برداشتنشان اقدام میکنند. - معادلهی آقا و برده: به نظر آنان، افراد ضعیف و بیپشتوانه، حق اظهارنظر یا ابراز وجود ندارند بلکه تنها افرادی که از حیث ثروت، قدرت و شهرت در سطح بالا هستند، قابل احتراماند. - تحمیق دیگران: همیشه دیگران را موجوداتی احمق و بیشعور قلمداد میکنند و خود را بالاتر و بافرهنگتر از همگان میدانند و یکنوع احساس برتری کاذب نسبت به دیگران دارند. - خشم نرم: افرادی خشمگین و کینهجو هستند اما در ظاهر نشان نمیدهند؛ شاید به آنان گفته شود که با پنبه سر میبرند. علتهای پدید آمدن شخصیت ماکیاولی یکی از علتهای عمدهی شکلگیری چنین شخصیتهایی، محیط اجتماعی فرد است. بهطور معمول محیطهای استبدادی که افراد آن به توسری خوردن، گول خوردن و تن دادن به انفعال عادت کردهاند و درواقع منفعلبودن و پذیرش بیچونوچرای وضع موجود در روان آنان نهادینه شده است و همچنین محیطهای ناایمن که افراد بشر از راه صداقت و یکرنگی به هدف خود نمیرسند و نیز محیطهای غیراخلاقی که اباهیگری، اساس همهچیز است، بهطور معمول مستعد پرورش شخصیت «ماکیاولی» است و پیگرفتن مشی «ماکیاولیست» در این محیطها بهصورت یک فرهنگ عمومی درمیآید. پیشگیری از پدید آمدن شخصیت ماکیاولی این قبیل شخصیتها، جزو بیماران جامعه بهشمار میروند و از این حیث که افرادی ویروسی هستند و میتوانند ویژگیهای خود را به دیگران نیز انتقال بدهند، یک زنگ خطر بهشمار میروند. بهترین و شاید تنهاترین راه پیشگیری، این باشد که محیط اجتماعی به سمت و سوی سالمسازی پیشبرود و فضای مناسبی ایجاد شود که افراد آن بدون توسل به دروغ، پنهانکاری و نیرنگبازی، بتوانند خودِ واقعیشان را نشانبدهند و این اطمینان را داشته باشند که بابت یکرنگی و صداقت خود، تنبیه یا سرزنش نمیشوند و چیزی از دست نمیدهند. منبع: http://www.asriran.com/fa/news/69182/%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA-%D9%85%D8%A7%DA%A9%DB%8C%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C |
نویسنده: | آرش [ جمعه آذر 28, 93 2:37 pm ] |
عنوان پست: | خلق را تقلیدشان بر باد داد |
محققان به این نتیجه رسیدهاند که گرایش طبیعی به دنبالهروی از جمع باعث میشود افراد بیشتر بر اساس نظر اعضای خانواده، دوستان و همسایه ها تصمیم بگیرند و این باعث تصمیمگیریهای غلط میشود. این پژوهشگران میگویند اینکه افراد با "دنبالهروی از جمع" اغلب اشتباه میکنند از نظر تکاملی در ذات موجودات است، به عبارت دیگر موجودات طبیعت برای این رفتار برنامهریزی شدهاند. دنباله روی از جمع مسئول بسیاری از اشتباهات تاریخی و فجایع بشری شناخته شده است و محققان میگویند علت آن است که میل طبیعی به پیروی و تعلق داشتن به جمع به توانایی افراد در تصمیم گیری درست لطمه میزند. دکتر کالین تورنی، محقق ارشد این پژوهش میگوید: "اجتماع نیرویی قدرتمند در طبیعت و جامعه است." "تکرار کردن آنچه دیگران انجام دادهاند در بسیاری موارد میتواند مفید باشد، مثلا اینکه چه تلفنی بخریم." "اما مسئله وقتی بوجود میآید که آنچه دیگران انجام میدهند با باورهای شخص در تعارض باشد." "ما در تحقیق خود نشان دادیم که تاثیرات تکاملی باعث میشوند افراد بیش از حد از اطلاعاتی که از اجتماع میآید استفاده کنند و کارهای دیگران را بیش از آنچه باید، تکرار کنند." "نتیجه این است که افراد گروه به تغییرات محیط اطرافشان بی تفاوت میمانند و بیشتر اوقات کارهای دیگران را تقلید میکنند تا اینکه خود تصمیم بگیرند." از این رو افراد در گروههای اجتماعی تکامل یافته به تغییرات محیط اطراف ابتدا به کندی واکنش نشان میدهند اما بعد در واکنشی سریع، تغییراتی را که جامعه طلب میکند اعمال میکنند. این پدیده را برای مثال میشود در خرید، مد یا فرار گروهی در هنگام خطر دید. به عبارت دیگر به جای تصمیم گیری شخصی، بیشتر افراد بیش از حد به اطلاعات اجتماعی وابسته و از نظر تکاملی مستعد هستند که تحت تاثیر همسایگانشان قرار بگیرند، در واقع "ذهنیت گلهوار" مبنای تصمیم گیری قرار میگیرد. به گفته دکتر تورنی: "نتایج این تحقیق نشان می دهند که ما نباید انتظار داشته باشیم گروههای اجتماعی در طبیعت پاسخی موثری به تغییر محیط اطراف خود نشان بدهند." "کسانی كه بیش از حد برای تقلید از دیگران وقت میگذارند، به احتمال زیاد قاعده هستند" نه استثنا. برگرفته از سايت BBC |
نویسنده: | آرش [ جمعه آذر 28, 93 6:51 pm ] |
عنوان پست: | ای دو صد لعنت بر این تقلید باد |
حدود شصت سال پیش یک مرد روحانی به روستائی رسید. با دیدن مسجد قدیمی آن روستا متوجه شد که مردم این روستا مسلمان هستند و با خوشحالی به نزد کدخدا رفت و اعلام کرد که میتواند پیش نماز آن روستا باشد. کدخدا که سالها بود نماز نخوانده بود و نماز جماعت را که اصولا در عمرش ندیده بود، با خودش فکر کرد که اگر به این مرد روحانی بگویم که من نماز بلد نیستم که خیلی زشت است، بنابراین بدون آنکه توضیحی بدهد، موافقت کرد. همان شب او تمام اهالی را جمع کرد و برایشان موضوع آمدن پیش نماز را شرح داد و در آخر گفت که قواعد نماز را بلد نیست و پرسید چه کسی از میان شما این قواعد را میداند؟ نگاه های متعجب مردم جواب کدخدا بود. دست آخر یکی از پیرترین اهالی روستا گفت "تا آنجا که من میدانم برای مسلمان بودن لازم نیست خودت چیزی بلد باشی، کافیست هرکاری که پیش نماز کرد، ما هم تقلید کنیم" با این راه حل، خیال همه اسوده شد و برای اقامه نماز به سمت مسجد قدیمی حرکت کردند. مرد روحانی در جلوی صف ایستاد و همه مردم پشت سرش جمع شدند. آقا دستها را بیخ گوش گذاشت و زمزمه ای کرد، مردم هم دستها را بالا بردند و چون دقیقا نمیدانستند آقا چه گفته است، هرکدام پچ پچی کردند. آقا دستها را پائین انداخت و بلند گفت الله اکبر، مردم هم ذوق زده از آنکه چیزی را فهمیدند فریاد زدند الله اکبر. باز آقا زیر لب چیزی خواند، مردم هم زیر لب ناله میکرند. آقا دستهایش را روی زانو گذاشت و چیزی گفت، مردم هم دستهایشان را روی زانو گذاشتند و ناله ای کردند، آقا دوباره سرپا شد و گفت الله اکبر، مردم هم سرپا شدند و فریاد زدند الله اکبر. آقا به خاک افتاد و چیزهائی زیرلب گفت، مردم هم روی خاک افتادند و هرکدام زیر لب چیزی را زمزمه کردند. اقا دو زانو نشست، مردم هم دو زانو نشستند. در این هنگام بیضه آقا در میان دو تخته چوب کف زمین گیر کرد و ایشان عربده زدند آآآآآآآآخ، مردم هم ذوق زده فریاد کشیدند آآآآآآآآآآخ. آقا در حالی که تلاش میکرد خودش را از این وضعیت خلاص کند، خود را به چپ و راست می انداخت و با دستش تلاش میکرد که لای دو تخته چوب را باز کند، مردم هم خودشان را به چپ و راست خم میکردند و با دستانشان به کف زمین ضربه میزدند. آقا فریاد میکشید "خدایا به دادم برس" و مردم هم به دنبال او به درگاه خدا التماس میکردند. آقا فریاد میکشید "ای انسانهای نفهم مگر کورید و وضعیت را نمیبینید؟" مردم هم دنبال آقا همین عبارت را فریاد میزدند. آقا از درد به زمین چنگ میزد و از خدا یاری میخواست، مردم هم به زمین چنگ زدند و از خدا یاری خواستند. باری بعد از سه چهار دقیقه، آقا توانست خود را خلاص کند و در حالیکه از درد به خود میپیچید، نگاهی به جمعیت کرد و از درد بی هوش شد. جمعیت هم نگاهی به هم کردند و خود را روی زمین انداختند و آنقدر در آن حالت ماندند تا اقا به هوش آمد. آن مرد روحانی چون به این نتیجه رسید که به روستای اشتباهی آمده است، بدون توضیحی روستا را ترک کرد و رفت. اما از آن تاریخ تا امروز مراسم نماز جماعت در آن روستا برقرار است. البته مردم چون ذکرهای بین الله اکبرها را متوجه نشده بودند، آنها را نمیگویند، در عوض مراسم انتهای نماز را هرچه با شکوه تر برگزار میکنند و تا امروز دوازده کتاب در مورد فلسفه اعمال آخر نمازشان چاپ کرده اند. البته انحرافات جزئی از اصول در آن روستا به وجود آمده و در حال حاضر آنها به بیست و دو فرقه تفکیک شده اند، برخی معتقدند برای چنگ زدن بر زمین، کفپوش باید از چوب باشد، برخی معتقدند، چنگ بر هرچیزی جایز است. برخی معتقدند مدت بیهوشی بعد از نماز را هرچقدر بیشتر کنی به خدا نزدیکتر میشوی و برخی معتقدند مهم کیفیت بیهوشیست نه مدت آن. باری آنها در جزئیات متفاوتند ولی همه به یک کلیت معتقدند و آن این است که یک عده باید مرجع باشند و بقیه تقلید کنند. خلق را تقلیدشان بر باد داد - ای دو صد لعنت بر این تقلید باد http://marzeman.persianblog.ir/post/2 |
نویسنده: | آرش [ دوشنبه دی 1, 93 2:51 pm ] |
عنوان پست: | سلامت خود را قربانی غذا خوردن با جمع نکنید! |
متخصصان سلامت در یک مطالعه جدید یادآور شدند دوستان به میزان قابلتوجهی بر تغذیه یکدیگر تاثیرگذارند. مطالعات اخیر نشان میدهد که افراد صرف نظر از رژیمغذایی خود به هنگام انتخاب غذا در رستوران، اغلب انتخاب دوستانشان را ترجیح میدهند. متخصصان در این مطالعه هزاران سفارش غذا در رستورانی در ایالت اوکلاهمای آمریکا را به مدت 19 هفته بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که اغلب افراد بدون در نظر گرفتن نگرانیها و احتیاط های خود در مورد سلامتشان، هنگام غذا خوردن در جمع تمایل به سفارش دادن غذاهایی را دارند که دوستانشان نیز سفارش میدهند. در واقع طبق این بررسی نوع سفارش مشتریانی که با هم به رستوران آمده بودند طی یک وعده غذایی، بسیار شبیه به هم بود. «برنا الیسون» استادیار دانشگاه ایلینوی آمریکا معتقد است اغلب آدمها میخواهند تنها اندکی با دوستانشان متفاوت باشند و تفاوت زیاد با آنها برایشان دلپذیر نیست. به گزارش ایسنا به نقل از بیگ تینک، در واقع بسیاری از افراد به شدت به همراهی و هماهنگی با گروههای اجتماعی وابسته و متمایل هستند تاحدی که در این راه حتی سلامتی خود را قربانی میکنند. به طور کلی مردم غذاهای سالم و تهیه شده از سبزیجات را در مقایسه با غذاهای دیگر چندان دوست ندارند. در این تحقیقات مشخص شد اگر بیش از یک نفر سر میز، سبزیجات و سالاد سفارش دهد تمایل دیگران نیز برای سفارش آن افزایش مییابد اما نکته این جا است که معمولا افراد وقتی با جمع غذا میخورند تمایل چندانی به انتخاب غذاهای سالم ندارند. سیاستگذاران و کارشناسان سلامت در این زمینه پیشنهاد کردهاند در این مواقع یا خودتان مراقب باشید که وقتی در جمع دوستان هستید، وعدههای سالمتر را سفارش دهید یا برای رفتن به رستوران و دور هم غذا خوردن، دوستانی را انتخاب کنید که تغذیه سالمتری دارند و در سفارش دادن غذا معقولتر رفتار میکنند! |
نویسنده: | آرش [ دوشنبه دی 22, 93 11:26 am ] |
عنوان پست: | فواید در آغوش کشیدن و بغل کردن |
در تحقیقی که در دانشگاه کارولینای شمالی انجام گرفت، محققان دریافتند که بغل کردن هورمون "اکسیتوسین" را افزایش داده و خطر ابتلا به بیماری های قلبی را کاهش می دهد. درواقع، وقتی زوجین 20 ثانیه همدیگر را بغل می کنند، سطح اکسیتوسین در بدنشان که طی تولد بچه و شیردهی آزاد می شود، بالا می رود. افرادیکه در روابط عاشقانه هستند، بیشترین افزایش اکسیتوسین را دارند. ضمناً سطح هورمون استرس، کورتیزول، هم در خانم ها همراه با فشارخون پایین آمد. دکتر کارن گورون یکی از محققین این تحقیق می گوید، "هرچه حمایت عاطفی بیشتر باشد، این افزایش میزان اکسیتوسین نیز نیز هم در مرد و هم در زن بیشتر خواهد شد. اما اهمیت اکسیتوسین و اثرات محافظت کننده آن دربرابر بیماریهای قلبی، میتواند برای خانم ها بیشتر باشد." دکتر کارمین گریفیت، سخنگوی بنیاد قلب بریتانیا، می گوید، "دانشمندان علاقه زیادی به این مسئله نشان می دهند که احساسات مثبت می تواند برای سلامتی مفید باشد. این تحقیق نشان میدهد که ساپرت عاطفی، مثلاً به شکل در آغوش کشیدن های عاشقانه می تواند تاثیرات مثبتی بر سلامت قلب داشته باشد. " در واقع، در یک تحقیق دیگر که آنهم توسط دکتر گورون انجام شد، به اثبات رسید که بغل کردن و گرفتن دستها، تاثیرات استرس را کاهش می دهد. از دو گروه زوج خواستند که درمورد یک موضوع ناراحت کننده با هم صحبت کنند، اما یک گروه از قبل دست های همدیگر را در دست گرفته بودند و همدیگر را بغل کرده بودند درحالیکه گروه دیگر اینکار را انجام نداده بودند. در این تحقیق مشخص شد که افزایش فشارخون در گروهی که هیچ تماسی با هم نداشتند درمقایسه با گروهی که همدیگر را در آغوش گرفته بودند، بیشتر بود. دکتر گورون پیشنهاد می کند که تماس های گرم و در آغوش کشیدن و گرفتن دست ها قبل از شروع یک روز سخت می تواند شما را در طول روز محافظت کند. انسانها موجوداتی اجتماعی هستند، همانطور که در تحقیقات مختلف ثابت شده است که آنهایی که در زندگی دوستانی برای خود دارند، و همچنین آنها که ازدواج کرده اند، سالمتر هستند. ما به ارتباطات اجتماعی احتیاج داریم و این ارتباطات شامل لمس کردن، حتی فراتر از ظرفیت یک زوج است. مثلاً این واقعیت که نوزادان از تماس های پوستی مستقیم با مادرشان فایده می برند و رشد بهتری خواهند داشت را در نظر بگیرید. مثالی که گفته شد یک تحقیق کره ای بود که روی نوزادان پرورشگاهی انجام شد. آندسته از نوزادان که 5 روز در هفته و به مدت 4 هفته، 15 دقیقه بیشتر صدای زنانه شنیدند، ماساژ و ارتباط چشمی مستقیم داشتند، بعد از گذشت چهار هفته و در سن 6 ماهگی، وزن و قد بیشتری اضافه کردند و شکل گیری سرشان نیز بهتر بود تا آنهایی که این تحریک اضافی را نداشتند. شواهد نشان داده است که تماس درمانی استرس و درد را در بزرگسالان کاهش می دهد و نشانه های بیماری آلزایمر مثل بیقراری، آواگری، قدم زدن های عصبی و از این قبیل را نیز کاهش می دهد. تحقیقات نشان می دهد که زوج های امریکایی چندان تمایلی به آغوش کشیدن در مجامع عمومی را ندارند. طبق تحقیقات زوج های پاریسی سه مرتبه بیشتر از زوج های امریکایی وقتشان را به بغل کردن هم میگذرانند. |
نویسنده: | آرش [ دوشنبه دی 22, 93 11:31 am ] |
عنوان پست: | در آغوش کشیدن افراد غریبه، برای سلامتی زیانبخش است! |
بر خلاف اثرات مثبت "اکسی توسین" بر محبت خانوادگی، یافتههای پژوهشی نشان داد:در آغوش کشیدن افراد غریبه، برای سلامتی زیانبخش است! پژوهشگران در تحقیقات اخیر خود دریافتند: با وجود این که در آغوش کشیدن افراد آشنا باعث کاهش استرس، اضطراب و فشار خون میشود، در آغوش کشیدن افراد غریبه میتواند اثر معکوسی را برجای بگذارد. "اکسی توسین" هورمونی است که به علت افزایش صمیمیت در والدین و فرزندان و نیز زوجها شناخته شده است. این هورمون در زنان نیز هنگام زایمان و شیردهی باعث افزایش محبت و رابطه بین مادر و نوزاد میشود که علاوه بر آسوده کردن مراحل زایمان، موجب افزایش جریان شیر مادر حین شیردهی میشود. بر اساس تحقیقات اخیر "یورگن سند کولر"، رییس مرکز تحقیقات مغز دانشگاه وین که این پژوهش را با همکاران انجام داده است، تنها زمانی اثرات مثبت این هورمون طی آغوش کشیدن پدیدار میشود که صداقت و احساسی دو طرفه بین افراد وجود داشته باشد. اگر افراد همدیگر را نشناسند یا تنها یکی از دو طرف، از درآغوش کشیدن لذت نبرد، اثرات این هورمون بروز نخواهد کرد. تحقیق انجام شده همچنین حاکیست: "صداقت" چیزی است که در آغوش کشیدن را لذت بخش میکند نه خود "آغوش گرفتن".چرا که با صداقت، رفتار دو طرف "همدلانه" میشود، در نتیجه میزان اکسی توسین افزایش یافته و اثرات مثبت آن بروز می کند. به گفته محققان، اکسی توسین را میتوان به صورت قرص یا اسپریهای بینی مورد استفاده قرار داد. طبق یافتههای به دست آمده از این پژوهش، در آغوش کشیدن افراد غریبه یا غیر منتظره بودن آن، باعث ایجاد استرس می شود، چرا که حالت و رفتار "حفظ فاصله طبیعی" بدن، مورد تعرض قرار می گیرد و در این شرایط است که هورمون استرس "کورتیزول" ترشح میشود. این تحقیق پس از آن انجام شد که 21 ژانویه در بعضی جوامع، "روز در آغوش کشیدن" نام گرفته اما طبق پژوهش دکتر "سند کولر"، این تفریح جز آسیب رساندن به سلامت بدن افراد، نفع دیگری ندارد. ایسنا |
صفحه 1 از 4 | همه زمان ها بر اساس UTC + 3:30 ساعت تنظیم شده اند |
Powered by phpBB® Forum Software © phpBB Group http://www.phpbb.com/ |